چشم به راه
چشم به راه
خدا جون ممنون که به منم یه فرشته دادی ازت میخوام خودت نگهدار فرشته ام باشی

سلام امروز صبح رفتم بیمارستان تمام جواب ازمایشا رو باخودم بردم تا نوبت سنو گرافی شد چندین صلوات فرستادم که همچی خوب باشه

رفتم اتاق سنو ...سنو گرافی کرد و گفت خیلی خوبه یه فولیکول 20 داشتم بهم نامه داد که برم پیش دکتر خودم

رفتیم اتاق دکتر ....اینبار یه دکتر دیگه هم جز دکتر علا بود که اونم اینجوری که مشخص بود پزشک خوبی بود

 

دکترا ازمایشا رو نگاه کردن هر دو چهرهایشان شاد بود و خبر از شادی میداد بله بلاخره کاغذا رو گذاشتن پایین و گفتن شما هیچ مشکلی ندارین هم خودتون هم همسرتون سالم هستین

بهم امید داد که این ماه حامله شم منم فقط گفتم هر چی خدا بخواد بهم امپول نداد گفت همچی خوبه انشالله مادر میشی

نمیخواستم حرفای ناامیدانه بزنم با کمی من من کردن گفتم اقای دکتر اگه نشد ماه بعد چیکار کنم نگاهی بهم کرد شاید هم حق میداد که ناامید باشم بخاطر این انتظاری که کشیدم

گفت اگه نشد بیا برای عکس رنگی وشاد و خوشحال اماده رفتن شدیم که پزشک جدیده گفت خانم ؟

برگشتم و گفتم بله ؟

گفت :من هفته اینده دارم میرم حج عمره برات دعا میکنم

وای چقدر خوشحال شدم از اینکه هنوز همدردی وجود دارد حتی برای اون که امثال منو هزارن بار دیده

خدایا اینها به کنار اینا وسیله ها ی تو بودن دکتر علا گفت خیلی امیدوارم ولی من فقط اون لحظه به تو فکر کردم

که اگر تو بخواهی حتی بدون اینها من حامله میشم من این ماه با توکل به خودت پروژه هامو شروع میکنم

خدایا به داده و نداده ات شکر

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نوشته شدهدو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, توسط ارتیمیس
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.